پنجشنبه 9 فروردين 1403

 
 
     
 
     
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
آگهي درهموطن 
اخبار در موبايل 
آرشيو روزنامه 
تماس با ما 
توصيه روز
:: بازار کامپيوتر ::
معرفی تبلت چهار هسته‌يی شرکت ASUS‎
:: نکته آموزشی ::
چگونه گوشی اورجینال را از تقلبی تشخیص دهیم؟

اخبار داخلی حوادث سقوط مرگبار پس از قتل میهمان

 
 

سه شنبه 28 بهمن 1399

سقوط مرگبار پس از قتل میهمان

 
 


شوهرم به مقتول مقداری پول قرض داده بود و سر همین موضوع در خانه‌ مان با هم درگیر شدند و شوهرم پس از اینکه او را به قتل رساند مقداری سیانور خورد و بعد خودش را از طبقه سیزدهم به پایین پرت کرد.

مرد جوانی که در جریان درگیری شبانه مهمانش را با ضربه چاقو به قتل رسانده‌ است در مقابل چشمان همسرش از طبقه‌۱۳ برج مسکونی به پایین سقوط کرد و جان باخت.
ساعت یک بامداد جمعه‌۲۴ بهمن ساکنان برج ۱۸‌طبقه‌ای در خیابان اردستانی حوالی دریاچه چیتگر با صدای مهیبی از خانه‌هایشان به داخل خیابان آمدند. اهالی برج مسکونی داخل حیاط برج با جسد مرد ۴۰‌ساله‌ای روبه‌رو شدند که حکایت از آن داشت از بالکن یکی از طبقات به پایین سقوط کرده و جانباخته است.
شاهدان با دیدن این صحنه دلخراش بلافاصله موضوع را به اداره پلیس اطلاع دادند و لحظاتی بعد هم تیمی از مأموران کلانتری عوارضی در محل حاضر شدند. بررسی‌ها نشان داد مرد فوت شده پرویز نام دارد و ساکن طبقه‌۱۳ برج مسکونی است که لحظاتی قبل هم همسرش موضوع درگیری او با مهمانش را به پلیس خبر داده است.
بدین ترتیب مأموران پلیس وارد طبقه‌۱۳ شدند و داخل خانه مرد فوت شده با جسد مرد جوانی روبه‌رو شدند که با ضربه چاقو به پشتش به قتل رسیده بود. بررسی‌های مأموران پلیس نشان داد پرویز لحظاتی قبل از سقوط مرموزش به پایین با مهمانش که فرزاد نام دارد، درگیر شده و او را با چاقو به قتل رسانده و بعد هم به طرز مرموزی از بالکن خانه‌اش به پایین سقوط کرده و جان باخته است.
بدین ترتیب مأموران پلیس با حفظ صحنه حادثه گزارش دو مرگ مشکوک را به بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران اطلاع دادند و دقایقی بعد هم قاضی ساسان غلامی همراه تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی راهی محل شد.
تیم جنایی در نخستین گام از همسر پرویز که شاهد ماجرای دو حادثه بوده تحقیق کردند. وی در ادعایی گفت: مقتول از بستگان دور ما بود که مدتی قبل شوهرم به او مقداری پول قرض داد که قرار بود به زودی پس دهد، اما فرزاد امروز و فردا می‌کرد تا اینکه دقایقی قبل در خانه‌مان با هم درگیر شدند و شوهرم پس از اینکه او را به قتل رسانده مقداری سیانور خورد و بعد خودش را از طبقه سیزدهم به پایین پرت کرد.
همزمان با انتقال دو جسد به پزشکی قانونی برای انجام آزمایش‌های لازم همسر پرویز به دستور بازپرس ساسان غلامی بازداشت شد و برای تحقیق و روشن شدن زوایای پنهان این حادثه در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت. تحقیقات درباره این حادثه ادامه دارد.


گفت و گو با متهم
*مقتول را شما می‌شناختی؟

بله، فرزاد از بستگان دور ما بود، اما او چند ماهی بود که به خانه ما رفت و آمد داشت.

*فرزاد با شوهرت اختلاف داشت؟
بله، اختلاف مالی داشتند. فرزاد پنج‌ماه قبل به محل کار شوهرم رفته‌بود و در دو مرحله یک‌بار ۱۵۰‌میلیون تومان و یک‌بار ۵۰‌میلیون تومان از شوهرم قرض گرفته بود. قرار بود فرزاد با آن پول کار کند و بعد از چند ماه هم بدهی‌اش را پرداخت کند و هم سود آن را با شوهرم تقسیم کند، اما فرزاد نه اصل بدهی‌اش را می‌داد و نه سودی که با پول شوهرم کرده‌بود. شوهرم چند باری از او خواسته بود که بدهی‌اش را پرداخت کند، اما او امروز و فردا می‌کرد تا اینکه این اتفاق افتاد.

*شب حادثه فرزاد برای چه کاری به خانه شما آمده بود؟
شب حادثه شوهرم فرزاد را به خانه‌مان دعوت کرد که درباره حساب و کتابشان با هم صحبت کنند، اما وقتی فرزاد وارد خانه ما شد از دندان درد ناله می‌کرد که شوهرم از من خواست او را به درمانگاه ببرم تا مسکنی به او تزریق کنند و حالش بهتر شود. ما دو نفر راهی درمانگاه شدیم که در میانه راه همسر فرزاد با او تماس گرفت و پشت تلفن مشاجره کردند و فرزاد هم از رفتن به درمانگاه منصرف شد و به خانه‌مان برگشتیم. فرزاد و شوهرم داخل پذیرایی بودند و من و پسر ۱۳‌ساله‌ام هم داخل اتاق بودیم که متوجه صدای درگیری آن‌ها شدم. وقتی بیرون آمدم دیدم شوهرم گوشی فرزاد را شکسته و با او درگیر شده است. من خواستم میانجیگری کنم که شوهرم چاقویی برداشت و از پشت ضربه‌ای به کمر فرزاد زد و او را به قتل رساند.

*در بازجویی‌ها گفته بودی که شوهرت به شما هم حمله کرده‌ است؟
بله، وقتی مهمانمان را به قتل رساند مقداری سیانور که همیشه در خانه داشتیم خورد و به من و پسرم حمله کرد که ما هم از ترس به اتاقی رفتیم و در را قفل کردیم. لحظاتی بعد صدای مهیبی به گوشمان رسید و وقتی از اتاق بیرون آمدم دیدم شوهرم خودش را به پایین پرت کرده‌است.

*چرا در خانه سیانور نگهداری می‌کردید؟
شوهرم بنکدار بود و می‌گفت انبارش موش زیاد دارد و به همین خاطر همیشه سیانور می‌خرید. از سوی دیگر هم او خیلی حساس بود و همیشه از زلزله هراس داشت و می‌گفت بهتر است زمانی که زلزله بیاد سیانور بخوریم تا راحت‌تر فوت کنیم و زیرآوار زجر نکشیم و به همین دلیل در خانه هم سیانور نگهداری می‌کرد.

 
 
   
 
تحليل
:: اقتصادی ::
شارژ اضافی ۱۲۰هزار تومانی «یارانه‌ها» ذخیره نمی‌شود/ نحوه بهره‌مندی از این شارژ
:: فناوری اطلاعات ::
آغاز دور جدید حراج شماره‌های رند همراه اول
:: روی خط جوانی ::
چه زمانی برای اولین بار بگوییم "دوستت دارم"
:: ورزش ::
همه چیز درباره خویچا کواراتسخلیا، مارادونای گرجستانی
:: فرهنگ و هنر ::
قلم مقدس به‌دنبال معرفی اسوه برای نسل خبرنگاران است
:: حوادث ::
چهار مظنون در رابطه با پرونده مرحوم مهرجویی بازداشت شده‌اند

 
     
   
     
     
    ::  تماس با ما  ::  درباره ما  ::  sitemap  ::  آگهي درهموطن  ::
کليهء حقوق متعلق است به روزنامهء هموطن سلام. ۱۳۹۳ - ۱۳۸۳
طراحی و اجرای سايت : شرکت به نگار